پیشینه اکثریت شهرستان میاندوآب را ترکهای آذربایجانی و کردبا مذهب سنی و شیعه تشکیل میدهند،
شهرستان میاندوآب در جنوب دریاچه ارومیه و جنوب شرقی استان آذربایجان غربی واقع شده. مرکز این شهرستان شهر میاندوآب است. وجه تسمیه و معادل فارسی آن میاندوآب، حاصل موقعیت این شهر بین دو رود زرینهرود و سیمینهرود هست.[۴]
از لحاظ گروههای جمعیتی میاندواب و اطراف آن بسیار متنوع است. زبان رایج در میاندوآب کردی و ترکی آذری است.
جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۴۵۱۵۸ نفر بوده است که از این تعداد ۱۲۳۹۹۳ نفر آنان مرد و ۱۲۱۱۶۰ نفر آنان زن بودهاند
طبق آمار آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن شهرستان ماکو در سال ۱۳۷۵ تعداد ۲۰۲۹۳۹ نفر جمعیت داشته که ۱۳/۸ درصد از جمعیت کل استان را شامل میشود، از این تعداد جمعیت ۷۱۵۸۶ نفر شهری (۲۷/۳۵ درصد) و ۱۳۱۳۵۳ نفر روستایی (۷۳/۶۴) درصد میباشد
بیشینه باشندگان شهرستان ماکو به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می کنند. [۸][۹]مذهب مردم ماكو در اكثريت شيعه و در اقليت سني ميباشد.[۹]
شهر ماکو در میان دو کوه قه یه در شمال و سبد داغی قرار دارد. رودخانه زنگمار از کوههای مرزی ایران و ترکیه سرچشمه گرفته، از داخل شهر ماکو گذشته و در شهرستان پلدشت به رودخانه ارس میپیوندد. سد مخزنی ماکو (بارون) در ۱۲ کیلومتری جنوب شهرستان ماکو بر روی رودخانه زنگمار در نزدیکی روستای بارون احداث شده است. این سد حدود ۱۵ هزار هکتار از زمینهای حاصلخیز پلدشت را آبیاری میکند.
شهرستان چایپاره(به ترکی آذربایجانی: Çaypara|چایپارا) یکی از شهرستانهای استان آذربایجان غربی در شمال غربی ایران است.[۲]
این شهرستان درشمال خوی در دشتی هموار و تقریباً مسطح قرار دارد. ارتفاعات شمال مراکان، تپههای آهکی شمال قرهضیاءالدین و ارتفاعات واقع در جنوب چورس آن را محدود نمودهاند.
شهرستان چایپاره به مرکزیت قرهضیاءالدین بیشتر از ۷۰ آبادی دارد.
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۸۵ جمعیت شهرستان چایپاره ۴۲۵۹۰ نفر بوده است.[۱]
نام آن شاید بهخاطر آبیاری شدن تمام این روستاها از رودخانه آغچای باشد.
قبل از اسلام نام چورس علاوه بر روستای فعلی به دیگر آبادیهای ناحیه نیز اطلاق میگردید.بنابر قراین چورس ایالت چهارم حکومت آن زمان بوده است.
اشتباه داوری با اهانت بازیکن فولاد تکمیل شد ، مسابقات فوتبال هفته سیزدهم لیگ برتر تحت الشعاع حساسترین بازی یعنی مسابقه تراکتورسازی با فولاد اهواز بود روزی که زمین و زمان دست به دست هم داد تا تراکتور را از صعود به صدر جدول محروم سازد ، سه امتیاز تراکتور به خاطر اشتباه داوری به یک امتیاز تبدیل شد و دو امتیاز آن به جمع سه امتیاز اشتباه داوری بازی پرسپولیس اضافه شد، در سیزده بازی 5 امتیاز مسلم از تراکتورسازی سلب شده است ، هنوز داغ داوری آقای ترکی در بازی تراکتور با استقلال در دو سال قبل زنده است ، همان اشتباه داوری که تراکتور را از قهرمانی به نایب قهرمانی تنزل داد و امسال آیا اشتباهات داوری تراکتور را از قهرمانی محروم نخواهد ساخت ؟
آیا می توان با استناد به جمله اشتباه داوری جزوی از بازی است از مسئولیت ها فرار کرد ، گاها این توجیه موجبات بدبختی تیم ها و هدر رفتن سرمایه ها بخصوص سرمایه های انسانی را موجب می شود . سرخوردگی که در علاقمندان به تیم ها و فوتبال ایجاد می شود ، نقض غرض فوتبال نیست ؟
مسئولینی که معتقدند می بایست از طریق فوتبال به جامعه شادابی و نشاط تزریق گردد چه حرفی برای این فوتبال دارند ، فوتبالی که موجب غم و اندوه هواداران شده و سرافکندگی مسئولین را همراه دارد ، واقعا می شود با وجدانی آسوده بخواب رفت در حالیکه خواب چندین صد هزار هوادار صادق و عاشق یک تیم آشفته شده است . بازهم یک سوال داریم اگر امسال به خاطر اشتباهات داوری تراکتور قهرمانی را از دست بدهد تکلیف چیست ؟ لطفا مسئولین پاسخ بدهند ؟
فدراسیون فوتبال با شمشیری دو دم بر دست زور بازویش را به رخ باشگاه تراکتورسازی می کشد ، اشتباهات داوری را توجیه و از آنها حمایت می نماید ، حقوق تراکتورسازی را پایمال و حرمت هوادارانش را پاس نمی دارد ، سرمایه سوزی و فرصت سوزی را یکجا انجام می دهد ، این اعمال فدراسیون علاقمندان را از فوتبال فراری خواهد داد ، در سایه سیاستهای استعداد کش و هوادار گریزان برخی مسئولین دور نخواهد بود روزی که ورزشگاه ها خلوت و ناچار خواهند بود حتی برای بازیهای ملی نیز مثل کشورهای حوزه خلیج فارس جهت جذب تماشاگر جایزه خودرو اختصاص دهند . منطق برخی مسئولین این است که به صورتتان سیلی می زنیم ، چشمتان را در می آوریم و به خاطر اینکه اعتراض نکنید لب هایتان را می دوزیم ، سرتان را می بریم و حق ندارید حتی دست و پا بزنید و سپس لبخند نثارتان می کنیم ، چه لبخند ملیحی ماشاالله ... حقوق تراکتورسازی چندسالی است پایمال می شود ، دو سال قبل داور (محسن ترکی) در مقابل استقلال سر تراکتور را برید و قهرمانی را از تراکتور گرفت ، امسال در هفته اول در مقابل پرسپولیس مورد ظلم داور واقع شدیم ، کسی ناراحت و مکدر نشد ، بدون جنجال و شانتاژ و اتهام زدن به کسی از طریق مجاری قانونی دو نامه اعتراض به مسئولین ارسال کردیم ، بعد از سیزده هفته کسی به ما پاسخی نداده و ما هنوز علت آن را نمی دانیم ، آیا در فدراسیون قانون حاکم نیست و یا اینکه قانون خاصی حاکم است که وقتی به اشتباه فاحش و تاثیرگذار داور و اهانت بازیکن فولاد خطاب به هواداران اعتراض می کنیم دفاع ما در عرض یک شب خجالت آور خوانده می شود . فدراسیون فوتبال در عرض چندین ماه نتوانسته اختلافات کمیته داوران با دپارتمان داوری در داخل یک مجموعه را حل کند حال چگونه خواهد توانست تا مسایل داوری مملکت را مدیریت نماید ، حال باید مردم قضاوت کنند کدام خجالت آور است . مصادره کردن به ناحق 6 امتیاز تراکتورسازی در سیزده هفته آیا در پایان فصل قابل جبران خواهد بود ؟ مردم انتظار داشتند از تراکتورسازی که مظلوم واقع و پیروزی آن توسط داور به تساوی تبدیل شده و به هواداران آن توهین شده عذرخواهی می کردند نه اینکه یک امتیاز هم کسر می کردند . کمیته انضباطی با محروم کردند بازیکن فولاد اعتراف کرد که داوری بازی ظلم دیگری را در حق تراکتور اعمال کرده است ، همه کارشناسان معتقدند که مهاجم هتاک فولاد باید در دقیقه 36 بازی اخراج می گردید و تیم فولاد ده نفره می شد و آیا سرنوشت بازی تساوی بود ، یک پنالتی و یک عدم اخراج اهدایی داور به حریف تراکتورسازی بود . اینک مسئولین شمشیر از رو بسته اند و عذرخواهی و مسئولیت پذیری جای خود را به هجوم و قلع و قمه داده است . اقدامات باشگاه در احقاق حقوق تیم و هواداران ابتر و راه به جایی نمی برد ، با این روند ما خوف آن را داریم که حتی سهمیه آسیا را از دست بدهیم . تراکتور که باید با چندین امتیاز در صدر می بود حالا چهارم است . در آستانه بازی با استقلال هواداران را نقره داغ کردند تا زهر چشم بگیرند بلکه هواداران به استادیوم نیایند و تیم را تنها بگذارند ، شمشیر داموکس را بالای سرمان گذاشته اند تا با کوچکترین حرکت بر فرقمان فرود آید و سر از بدن تراکتور جدا نماید ، حق حرکت سلب شده و نمی دانیم تکلیف چیست ؟
عون بن علی که عینالی و عینال–زینال نیز خوانده میشود، کوه و آرامگاهی بر فراز رشتهکوه در شمال شهر است. تاورینه در سفرنامهٔ خود، این بنا را در گذشته از کلیساهای ارامنه دانسته که مسلمانان آن را به مسجد تبدیل کردهاند. به اعتقاد او، پیش از ورود اسلام به ایران در محل کنونی آرامگاه عون بن علی، آتشکده و عبادتگاهی بوده که پس از اسلام به زیارتگاه تبدیل شدهاست. حافظ کربلایی نیز در واپسین سالهای سدهٔ دهم هجری، این مکان را محل بافندگی دو برادر دانستهاست. پس از سدهٔ دهم هجری، یکی از تکایای نعمتالهی در محل فعلی آرامگاه عون بن علی بودهاست
ایلگلی تا پیش از رویکارآمدن صفویان، بزرگترین منبع ذخیرهٔ آب جهت آبیاری باغهای مناطق شرقی تبریز تا دروازهٔ تهران و تپلیباغ بودهاست. در دوران حکومت صفویان، تمام شن و ماسه و نخالههای موجود در محوطهٔ داخلی دریاچهٔ فعلی خالی شده و دیوارهای سنگی به دور آن کشیده شد
در دوران قاجار در پیرامون استخر ایلگلی خیابانهایی جهت عبور و مرور احداث گردید و در جوار این معابر، درختان و گلهای اطلسی متعددی در چندین ردیف جهت تزئین گردشگاه و پاکی آب و هوا کاشته شد.
ایلگلی در دوران پهلوی به شهرداری تبریز واگذار شد تا به یک گردشگاه عمومی تبدیل شود. سید باقر کاضمی (مهذبالدوله) استاندار وقت نخستین تعمیرات اساسی را در محوطهٔ این گردشگاه به انجام رسانید.
بازار تبریز یکی از بزرگترین و مهمترین بازار های سرپوشیده در سطح ایران و قارهٔ آسیا بهشمار میرود. این بازار با مساحتی حدود یک کیلومتر مربع، بزرگترین بازار سرپوشیدهٔ جهان است. بازار تبریز در مردادماه سال ۱۳۸۹ خورشیدی به عنوان نخستین بازار جهان در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. این بازار از بازارچهها، تیمچهها،سراها و کاروانسراها متعددی تشکیل یافته است. پیشتر به جهت قرارگرفتن شهر تبریزبر سر چهارراه جاده ابریشم و گذر روزانهٔ هزاران کاروان از کشورهای مختلف آسیایی افریقایی اروپایی از آن، این شهر و بازار آن از رونق بسیار خوبی برخوردار بوده است.
این بازار حدود ۳ سدهٔ پیش و پس از وقوع زمینلرزهٔ تاریخی تبریز در سال ۱۱۹۳ قمری توسط نجف قلی خان حاکم وقت تبریز بازسازی شده است. بازار تبریز در سال ۱۳۵۴ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. تاریخ بنای این مجموعه مشخص نیست؛ ولی بسیاری از جهانگردانی که از سدهٔ چهارم هجری تا دورهٔ قاجاریان از این بازار بازدید کردهاند، دربارهٔ آن اطلاعاتی ارائه دادهاند.
بسیاری از گردشگران و جهانگردان نظیرابن بطوطه، جاکسن، اولیای چلبی،یاقوت حموی ، گاسپار دروویل، الکسیس سوکتیکفي ژان شاردن، اوژن فلاندن، جان کارترایت، جملی کاردی، کلاویخو، رابرت گرنت واتسن، از رونق و شکوه بازار تبریز تمجید کردهاند. این بازار با داشتن حدود ۵٬۵۰۰ باب حجره، مغازه و فروشگاه، ۴۰ گونه شغل، ۳۵ باب سرا، ۲۵ باب تیمچه، ۲۰ باب مسجد، ۲۰ باب راسته و راستهبازار، ۱۱ باب دالان و ۹ باب مدرسهٔ دینی، بهعنوان اصلیترین مرکز داد و ستد مردم تبریز شناخته میشود.
هستهٔ مرکزی شهر تبریز در داخل یک چهارضلعی قرار گرفته و بازار تبریز در مرکز این چهارضلعی واقع شدهاست. این بازار از سمت شرق به عالیقاپو (مجموعهٔ کاخهای ولیعهدنشین) و از سمت غرب به مسجد جامع محدود شده و از سمت شمال، بخشهایی از شمال رودخانهٔ مهرانرود را شامل میشود و این دو بخش به وسیلهٔ پلهای چوبی که در امتداد راستهبازار قرار دارند، به هم متصل میشوند. نخستین نقشه از بازار تبریز در سال ۱۳۲۷ هجری، در بخشی از نقشهٔ دارالسلطنهٔ تبریز و به دست اسدالله خان مراغهای ترسیم شدهاست. نقشهٔ این بازار در بخش شمال شرقی نقشهٔ مذکور رسم شده و اکثر جایهای مهم آن نظیر تیمچهها و کاروانسراها در این نقشه نامگذاری شدهاند
برج آتشنشانی تبریز (برج یانقین) هم اکنون در محوطه ایستگاه آتشنشانی نبش خیابان خاقانی و خیابان بهادری تبریز قرار دارد. ارتفاع این برج ۲۳ متر است. این برج در قدیم کارکرد دیدهبانی داشت و نگهبانی در بالای برج کشیک میداد تا در صورت وقوع آتشسوزی، توسط زنگی آتشنشانان را خبر کند
ربع رشیدی یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند شهرتبریز واقع در باغمیشه است. حدود ۷۰۰ سال پیش در تبریز، دانشگاهی بهنام همدانی ایجاد شد. رشیدالدین وزیر غازان خان از حکمرانان وقت آن دیار بود. در آن زمان این دانشگاه شامل چهار دانشکده بود که در چهارطرف آن قرار داشت و اربع یا چهار عربی را به خود اختصاص داد و این مکان بنام ربع رشیدی شهرت یافت.[۱] ربع رشیدی شهری کوچک بود شاملکتابخانه مسجد، دارالایتام،حمام مهمانسرا،بیمارستان مدارس عالی، و کارگاههای صنعتی. فضلالله همدانی برای تامین هزینههای این مرکز املاک فراوانی را در نقاط مختلف اعم از ایران قدیم، بخشهایی از عراق، افغانستان، گرجستان، ولایت روم، آذربایجان و سوریه وقف این مرکز کرد. خواجه فضلالله همدانی که پیش از حمله مغول در قلعههای اسماعلیه زندگی میکرد و پس از آن مدتی به وزارت غازان خان رسیده و منشا خدمات فراوانی در غرب ایران و آذربایجان شد در سال۷۱۸ هـ.ق، با دسیسههای سیاسی کشته شد و ربع رشیدی هم پس از مرگ وی غارت و ویران شد.هم اکنون آثار ناچیزی از آن در تبریز باقیماندهاست. وی برای ساماندهی املاک وقفی وقفنامهای را تدوین کرده بود که به وقف نامه ی ربع رشیدی معروف است و هم اکنون تنها یک نسخه از آن باقی است که در کتابخانه مرکزی تبریز قرار دارد. این نسخه تا سال1348 در دست بازماندگان حاجی ذکاءالدوله سراجمیر، ساکن تبریز بود. انجمن آثار ملی در همان سال آن را از خانواده ذکاءالدوله خرید
ارگ تبریز (علیشاه) نام یک بنای تاریخی در تبریز است. سبک معماری این بنا به شیوه اذری و معمار آن استاد فلکی تبریزی ذکر شدهاست.
این ارگ یکی از بلندترین دیوارهای تاریخی کشور و نماد شهر تبریز است. این ارگ در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی قرار دارد و امروزه فضای پیرامون آن برای برگزاری نماز جمعه مورد استفاده قرار میگیرد و مصلای بزرگ تبریز در این مکان احداث شدهاست.
ارگ تبریز توسط خواجه تاجالدین علیشاه بنا شدهاست. این بنا براثر زمینلرزه و گذر زمان تا حدودی تخریب شدهاست. در محوطهٔ ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی همچون «مدرسهٔ نجات» که بهعنوان یکی از نخستین مدارس ایران بهشمار میرفت و نیز سالن تیاتر شیرو خورشید» قرار داشت که پس از شروع برنامهٔ تخریب و تبدیل ارگ تبریز به مصلای بزرگ تبریز از سال ۱۳۶۰ و در زمان امامت جمعهٔ آیتالله ملکوتی، بخش اعظمی از ارگ توسط جهاد سازندگی با بولدوزر و مواد منفجره ویران شدهاست.
ارگ تبریز و محوطهٔ باستانی آن د15 دی 1350خورشیدی به شمارهٔ ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران بهثبت رسیدهاست و نقشهٔ حریم استحفاظی قانونی و ظوابط حفاظتی آن در نشست29 خرداد شورای حفاظت آثار تاریخی ادارهٔ کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تأیید اعضا قرار گرفتهاست.
امروزه تنها بخشی از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد برجای ماندهاست که خود موید شکوه و آبادانی آن در گذشتهاست. دیوارهای موجود در حقیقت تشکیلدهندهٔ ایوان تاقپوش و حمال تاقی استوانهای عظیمی بودهاست که فضای بهوجودآمده بهعنوان شبستان و عنصبر اصلی مسجد علیشاه بهشمار میرفتهاست. بقایای موجود بنا، حکایت از یک ایوان بهعرض ۳۰٬۱۵ متر و جرز و دیواهای کناری به ضخامت ۱۰٬۴۰ متر و پیها و فونداسیونی ژرف و حجیم متناسب سازههای فوقانی و ارتفاع احتمالی بنا تا خط آغاز طاق استوانهای ۲۵ متر (البته دقت رد تناسب سازههای اثر ۳۶ متر صحیح بهنظر میرسد) بودهاست.
این مسجد در میدان حسینیه محله قراملک تبریز واقع شده است. با توجه به اینکه کتیبه ای در بنا مبنی بر تاریخ دقیق بنا و نام سازنده آن وجود ندارد اظهار نظر قطعی در مورد تاریخچه بنا مستلزم بررسی باستانشناسی می باشد، ولی با توجه به پلان و مصالح بکار رفته در بنا و مقایسه آن با نمونههای مشابه احتمال می دهیم اصل بنا متعلق به دورهٔ قاجاریه باشد، ولی تعمیرها و مرمتهای گوناگون در دورههای بعدی بر روی بنا انجام شده است.
در جانب غربی بقعه سید حمزه واقع شدهاست. مسجدی بدون ستون و در ابعاد ۸*۲۰ متر دارای گنبدی بزرگ است. تزیینات و نوشتههای سقف مسجد ( مذهب) هستند. بانی این مسجد ظهیرالدین پسر صدرالدین وزیر آذربایجان است که بقعه و مدرسه سید حمزه را تعمیر و این مسجد را در سال ۱۰۸۷ هجری احداث نمودهاست. این مسجد دارای وقف نامهای است و آخرین بار در ۱۲۹۷ در زمان ناصرالدین شاه دوباره سازی شدهاست.
در اول بازار کفاشان قرار دارد نه ستنون سنگی خوش تراش دارد. گنبدهایش بلند و ضربی است. در زلزله ۱۱۹۳ سقف آن فرو ریخته و بعداً ساخته شدهاست. این کار توسط مرحوم میرزا مهدی قاضی طباطبایی انجام پذیرفته و چون مقبره خودشان در آن جاست به نام مسجد مقبره خوانده شدهاست. مقبره آیت ا... شهید سیدمحمد علی قاضی طباطبایی نیز در همین مسجد قرار دارد.
بقعه سید حمزه و مسجد جنب آن در محله سرخاب و جنوب شرقی محل تقاطع خیابان ثقه الاسلام و بازارچه سید حمزه واقع شدهاست. تاریخ بنای نخستین بقعه ۷۱۴ هجری قمری یعنی سال درگذشت سید حمزهاست. وی سید جلیل القدر به نام ابوالحسن حمزه بن حسن محمد میباشد که به شانزده واسطه نسبش به موسی بن جعفر میرسد. بنای اولیه در این سال توسط فرزندش سید حسین بر تربت وی احداث گردید.
مجموعه سید حمزه عبارت از صحن نسبتاً وسیعی است که در سمت جنوب آن مقبره و در سمت مشرق و شمال آن محل تدریس و حجرات طلاب علوم دینی قرار دارد در بالای سردر، سنگ نبشته مرمرین دیگری نصب شده که مربوط به زمان قاجار و تاریخ ۱۲۷۹ هجری است و حاکی از مرمت بنا توسط حاجی رستم بیک در این سال میباشد.
از جمله تزئینات حرم آئینه کاری زیبای بالای قبر امامزادهاست که با کتیبهای به خط نستعلیق زینت یافته، چنانکه از متن کتیبه استفاده میگردد امیر علی اکبرخانه میرپنجه فرزند پناه الحق پاشاخان و به مباشرت معتمد السلطان عادلخان این آئینه کاری در ماه جمادی الاول ۱۳۱۳ هـ ق انجام دادهاست. بقعه دارای سردابهای است که قبر اصلی سید حمزه در آن قرار گرفتهاست. در جانب شرق بقعه سید حمزه گورستان متروکهای قرار داشت که بنا به مندرجات تذکرهها و کتب مزارات، قسمتی از مقبره الشعرای معروف محله سرخاب میباشد. در این گورستان شعراء فقها و عرفا و اولیای بسیاری دفن گردیدهاند که میتوان به اسدی طوسی، خاقانی، شروانی، ظهیر فارابی، قطران تبریزی، محمد شیرین مغربی، همام تبریزی، سلمان ساوجی، فلکی شروانی، قاضی بیضاوی، قطب الدین شیرازی و استاد و شاعر بزرگ شهریار اشاره نمود. در دو دهه اخیر بناهای معظم و زیبایی به عنوان یاد بود بزرگان فوق از طرف انجمن آثار ملی و ... احداث گردیدهاست.
این مسجد در خیابان فردوسی تبریز قرار دارد و بنای اولیه آن به وسیله امیرحسین چوپانی ملقب به علاءالدین در سال ۷۴۲ هجری قمری ساخته شده و به نام خان مغول یعنی سلیمان نواره هلاکو موسوم گردید و به همین جهت به اعتبار نام بانی و خان، عدهای آن را سلیمانیه و برخی آن را علائیه نامیدهاند. وجه تسمیه کنونی آن به این علت است که کتیبههای داخل و مندرجات دیوارهای خارج مسجد به خط عبدالله صیرفیخوشنویس معروف دوره ایلخانی و یکی از شاگردان وی نوشته شده و به مسجد استاد و شاگرد نیز شهرت یافتهاست بنای مسجد که رو به ویرانی میرفت در زمان عباس میرزا نایب السلطنه تعمیر کلی در آن به عمل آمد. تعمیرات دیگری در سال ۱۲۹۵ هجری توسط حاج میرزا محمدعلی اوانسری قراچه داغی و همچنین در سال ۱۳۳۸ از طرف حاج محمد اردبیلی صورت گرفت.
مسجد جامع تبریز که به مسجد جمعه نیز معروف است، در ضلع جنوبی صحن مدرسه طالبیه و بین مسجد حجتالاسلام و مسجد میرزا اسماعیل خاله اوغلی واقع است و یکی از قدیمیترین ابنیه تاریخی این شهر به شمار میآید. تاریخ بنا و نام بانی اولیه آن معلوم نیست. عدهای آن را مسجد صدراسلام میدانند. پارهای دیگر بنای قدیمی را به دوره سلجوقیان نسبت میدهند، در کتاب مرزبان نامه به جامع تبریز اشاراتی شده که مؤید آبادانی و شکوه آن در سنوات ۶۰۷-۶۲۲ در عصر اتابک ازبک بن محمد بن ایلدیگز بودهاست. مسجد فعلی با طاقهای رفیع و پایههای استوارش از زلزله تبریز در سال ۱۱۹۳ هجری قمری که چند طاق آن شکسته و فرو ریخته توسط احمدخان و پسرش حسنقلی خان دنبلی مرمت گردیدهاست.
مسجد جامع دارای دو ورودی یکی در جانب شمال میباشد که از طریق صحن مسجد میتوان به آن راه یافت و در دیگر از طرف جنوب به کوچه مجاور باز میشود. طول مسجد که از جنوب به شمال امتداد دارد ۶۲ متر و در قسمت وسط آن دارای طاق بلند و بزرگی است. ۱۵ متر عرض دارد.
مسجد کبود تبریز از ابنیه زمان جهانشاه قره قویونلو و متعلق به نیمه دوم قرن نهم هجری است که به وسیله جان بیگم خاتون همسر جهانشاه بنا شده و توسط دختر او صالحه خاتون در زمان حکومت سلطان یعقوب آققویونلو مرمت گردیدهاست.
بنای مسجد که بیشتر از نظر کاشیکاری و آمیزش رنگها و داشتن انواع خطوط عالی و اشکال و طرحهای بدیع مورد نظر ارباب ذوق و معماری است. سردر، دومناره، شبستان و مقبرهاست. سردر رو به شمال واقع شده و دارای ابعاد ۵*۷ متر میباشد و از سطح کوچه مجاور به اندازه ۵ پله سنگی که هر یک به درازای ۳ متر و به ارتفاع ۲۰ سانتی متر میباشند قرار دارد.
ارتفاع طاق باقیمانده سر در زیادتر از ۵/۸ متر است که تماماً از کاشیهای معرق پر آب و رنگ پوشیده شدهاست. سطح پایههای دو طرف با طرحها و اشکال مرکب از گل و بوته و کاشیهاذی معرق الوان پوشیده بود که بر روی کتیبههای این پایاه عبارات مختلفی با آیات قرآنی نوشته شدهاست.
پس از سردر و دهلیز واقع در پشت آن شبستان بزرگ مسجد به ابعاد ۵/۱۶ متر قرار دارد.
قسمت جنوبی به شبستان کوچکی موسوم به مقبره راه دارد.
یکی از ابنیه کهن و عظیم تبریز که بیشک در زمره شاهکارهای معماری اسلامی به شمار میرود ارگ علیشاه یا مسجد علیشاه است. در مورد تاریخ بنای ارگ مورخین و سیاحان، از دوره ایلخانی تا به امروز متفق القولند که ساختمان آن به وسیله تاجالدین علیشاه جیلانی وزیر سلطان ابوسعید ایلخانی در سال ۷۱۶ شروع شده ولی به دلیل مرگ بانی بنا ناتمام مانده تا اینکه بازماندگان وی ساختمان آن را در سال ۷۲۴ به اتمام رساندند.
چنانکه از توصیف این بنای عظیم در اغلب سفرنامهها و تواریخ بر میآید مسجد علیشاه در زمان آبادانی مزین به کاشی، ازاره سنگی و ستونهای مرمر و کتیبه و گچبری بودهاست. تصویر مسجد
قانون آنلاین- درحالی که تراکاورسازی در یکی دو روز اخیر درگیر تصادف مهدی کریمیان بود، امروز هم خبری از این تیم منتشر شد که می تواند روی عملکرد فنی تراکتور تاثیر منفی بگذارد. ماجرا از این قرار است که مجید جلالی امروز طی نامه ای به باشگاه، دو بازیکن تیمش را دراختیار باشگاه قرار داد که اصطلاح فوتبالی اخراج است.
پس از برگزاری تمرین روز گذشته تراکتورسازی مجید جلالی طی نامه ای به باشگاه میثم بائو و سید محسن حسینی را در اختیار باشگاه قرار داد.�
سیدمحسن حسینی دیروز مصاحبه ای کرده بود که در آن از تونی اولیویرا و عملکرد او به شدت تمجید کرده بود و یک بار هم در مصاحبه ای باشگاه را تهدید کرده بود که فقط تا نیم فصل برای دریافت مطالباتش صبر می کند. او در گفت وگو با اوج نیوز مدعی شده بود که فقط تونی قابلیت فنی اش را درک می کرد.
شایعه شده بود این دو بازیکن دچار اختلافاتی شده اند اما حسن آذرنیا سرپرست تراکتورسازی در این ارتباط به فارس، گفت: «بحث اختلاف وجود نداشته است و بائو و حسینی به دلیل بی انگیزگی در تمرینات از سوی کادر فنی در اختیار باشگاه قرار گرفتند تا مسئولین تیم در ارتباط با آنه ...
:: موضوعات مرتبط:
ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 513
گسترش فولاد در اولین بازی لیگ با ارایه یک بازی قابل قبول نتیجه را3بر2 به استقلال واگذار کرد.
سرمربی گسترش فولاد بعد از پایان بازی گفت: «من به زرگر داور مسابقه با احترام گفتم که اگر سوتهایی که به ضرر ما میزد به نفع استقلال بود آیا این مسائل را هم تکرار میکرد؟ در دقیقه 92 کرنری به نفع ما گرفته شد که من به او گفتم اگر این موضوع برعکس بود باز هم سوت پایان بازی را میزد که او جوابی نداشت که بدهد. البته ما باختیم و در مورد داوری صحبت نمیکنم در واقع مقصر هم داوران نیستند. مقصر مسئولان ما هستند که نفری در فدراسیون ندارند. مسئولین استانی ضعیف هستند. مدیران ورزشی استانی زیرآب یکدیگر را میزنند اما در اصفهان چنین مسائلی وجود ندارد و مسئولان از یکدیگر حمایت میکنند و به نایبرئیسی هم میرسند.»
:: موضوعات مرتبط:
ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 429
مجيد جلالي پس از شکست يک بر صفر برابر پرسپوليس در نشست خبري اظهار داشت: بازي خوبي انجام داديم و با وجود 10 نفره بودن مالکيت توپ بيشتري داشتيم اما آنقدر خوب نبوديم که برنده شويم و آنقدر بد هم نبوديم که ببازيم. از بازيکنانم ممنون هستم. بعد از 10 نفره شدن سعي کرديم با آوردن بازيکناني بازي را به تعادل بکشيم ولي متاسفانه در يک لحظه بازي را از دست داديم و در اولين بازي خوب بازي کرديم و هفتههاي آينده تلاش ميکنيم که بهتر بازي کنيم و هوادارانمان را خوشحال کنيم. وي در مورد داوري مسابقه گفت: وقتي بدانيم داور بي قصد و غرض است ميتوان اشتباهاتش را قبول کنيم اما وقتي داور لجبازي ميکند را نميتوانيم اين مسئله را تحمل کنيم. اشتباهات داوري را صبورانه تحمل کرديم. وقتي لجبازي ميکند تحمل اشتباهاتش سخت است. سرمربي تراکتورسازي در مورد عملکرد تاکتيکياش در نيمه دوم گفت: قبل از اوردن ربيعخواه به زمين پرسپوليس از سمت راست خيلي حمله ميکرد و با آوردن او بازي را بالانس کرديم و با اينکه 10 نفره بوديم و يار اصليمان را هم از دست داديم بايد بگويم خوب کار کرديم هرچند در خط حمله دستمان باز نبود.
:: موضوعات مرتبط:
ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 437
بر اساس خبر های دریافتی هواداران تراکتور سازی برای این بازی قصد دارند هماهنگ با تیم محبوب خود با پیراهن ها وشال وپرچم های سفید رنگ در استادیوم آزادی حاضر شوند ، این اقدام در حالی است که در فصل نهم ودهم نیز چنین برنامه ای عملی شد ، اینک در استانه بازی افتتاحیه مانند دو تیم پرسپولیس وتراکتور سازی هواداران این تیم برای متمایز نشان دادن خود از هواداران قرمز پوش میزبان ( پرسپولیس ) با پیراهن ها و پرچم های سفید که هماهنگ با پیراهن دوم تیم تراکتور سازی است وارد ورزشگاه خواهند شد.
tractorfc.com
:: موضوعات مرتبط:
ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 496
کریم انصاریفرد مهاجم اردبیلی تیم پرسپولیس تهران با عقد قراردادی یکساله به تیم تراکتورسازی تبریز پیوست. کریم انصاریفرد از معدود بازیکنانی است که تمام ردههای تیم ملی را تجربه کردهاست. وی همچنین در اولین بازی ملی خود در رده بزرگسالان در برابر تیم ملی ایسلند تنها گل بازی و اولین گل ملی خود را ثبت نمود. انصاری فرد سابقه آقای گلی لیگ را نیز در کارنامه دارد بطوریکه با به ثمر رساندن ۲۱ گل در لیگ یازدهم عنوان آقای گلی را نصیب خود نمود. این مهاجم ملی پوش به زودی به تمرینات تراکتورسازان ملحق خواهد شد.
بعد از رای کمیته انضباطی تمام تیمهای ورزشی شهرداری تبریز در حالت تعلیق قرار داشتند که با رای کمیته استیناف، فعالیت تمام تیمهای ورزشی باشگاه شهرداری تبریز تعطیل شده و سرمایهگذاری شهرداری تبریز تنها به ورزش همگانی محدود خواهد شد.
نوین شهردار تبریز گفت: آماده واگذاری تمام تیمهای ورزشی شهرداری تبریز هستیم و در صورت عدم استقبال، امتیاز تیمهای ورزشی را به سازمان ورزش و جوانان استان واگذار خواهیم کرد.
وی افزود: آقای کفاشیان امروز در تبریز و در افتتاح ساختمان هیئت فوتبال استان میگوید که پرونده را مطالعه نکرده و از رای کمیته استیناف خبر ندارم و در همان زمان رای کمیته استیناف اعلام میشود.
نوین با انتقاد از عملکرد کفاشیان و حسنزاده گفت: حکم تیم شهرداری تبریز به تاریخ پیوست و در مورد عملکرد فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی آیندگان قضاوت خواهند کرد.
گجیل یکی از محلههای تاریخی و کهن شهر تبریز است. این محله در بین چهار محلهٔ راسته کوچه، کوچه باغ میارمیار و ویجویه واقع شدهاست. گورستان تاریخی گجیل که به «گورستان عرفا» معروف بود، در دوران پهلوی تخریب شد و در محل آن، باغ گلستان (نخستین پارک شهر تبریز) احداث گردید. این گورستان به همراه گورستانهای سرخاب(شعرا) و چرنداب(وزرا) از جملهٔ مشهورترین گورستانهای شهر تبریز بودهاست
گجیل در لغت به معنای محل پرازدحام و شلوغ است. این محله از قدیم بهعنوان استراحتگاه کاروانیان و محل فروش میوه و محصولات کشاورزی شهرها و روستاهای پیرامون تبریز شناخته میشدهاست. درب تاریخی گجیل که برجها و تاقهای بلندی داشته و یکی از دربهای نهگانهٔ تاریخی شهر تبریز محسوب میشده، در سال ۱۳۳۸ خورشیدی و در جریان احداث خیابان فلسطین (ملل متحد) توسط شهرداری وقت تخریب گردید
در دوران پهلوی، شهربانی براساس طرحی سعی در متمرکزکردن مشاغل ناهنجار اجتماعی و به تبع آن اراذل و اوباش در این محله برآمد و نتیجهٔ آن تبدیل گجیل به یک منطقهٔ نامطلوب و ناخوشایند شهری شد. در سال ۱۳۴۵ خورشیدی، پایانهٔ مسافربری شهر تبریز در ضلع شرقی این محله احداث گردید و همین امر باعث شلوغی و رفت و آمد مسافران در این منطقه گردید.
شِشْگِلانْ یکی از محلههای تاریخی و اعیاننشین شهر تبریز بوده است. این محله از سمت شمال به محلهٔ سرخاب از سمت جنوب به محلهٔ خیابان و رودخانهٔ مهرانرود، از سمت شرق به محلههای پل سنگی و سیلاب و از سمت غرب به محلههای سرخاب و حرمخانه محصور شده و حدود آن از پل قاری تا خیابان عباسی میباشد. محلهٔ ششگلان صاحب ۶ باب مسجد است که «مسجد امیر وزرا» از مهمترین آنها بهشمار میرود. نام این محله در روضاتالجنان و برخی از منابع قدیمی بهصورت «ششگیلان» ذکر شدهاست. امروزه ششگلان خانههای تاریخی بسیاری را در خود جای داده و پیشتر نیز مراکزی نظیر تکیهٔ درویش لاغری، دارالمعلمین و دولتخانهٔ کهنه در این محله قرار گرفته بودند.
محلهٔ ششگلان در دورهٔ ایلخانان که شهر تبریز به پایتختی کشور منسوب شده بود، مرکز نشست فرماندارآذربایجان محسوب میشد.موزه قاجار که در زمان ولیعهدی عباس میرزا بنا شده نیز در این محله قرار دارد